تولد حسام و زندایی زهرا ...
اونجا شما مرکز توجه همه بودی و همه میخواستن باهات عکس بندازن ...
مخصوصا امیرعلی ,امیرمهدی و حسام ...
اونجا شما مرکز توجه همه بودی و همه میخواستن باهات عکس بندازن ...
مخصوصا امیرعلی ,امیرمهدی و حسام ...
یه وقتایی با خودم میگم : ای وای چقدر داره زود میگذره !؟
میترسم نکنه زود این روزا رو از دست بدم ,واسه همین سعی میکنم توی تمام لحظاتش به هر سه مون خوش بگذره !!!
روز به روز رشد کردنت رو میبینم و لذت میبرم از این همه لطفی که خدای مهربون نثارم کرده و موجود لطیفی مثل تو رو بهم داده ...
شبها وقتی توی خلوتمون بهت شیر میدم و بعد از سیر شدن لبخند پر مهرت رو بهم هدیه میکنی خدای مهربون رو شاکر میشم واسه داشتن این لحظه ها ...
این روزا دیگه خیلی بزرگ شدی پسرم
!
واسه مامان و بابا دلبری میکنی ,تو چشمای ما نگاه میکنی و لبخند میزنی و محبتمون روز به روز به خودت بیشتر میکنی ...
گل همیشه بهارم ,با اومدنت زندگیمون رو گلستان کردی ...
بمون همیشه
...
راستش رو بخوای این روزا دیگه دل کندن ازت واسم خیلی سخت شده پسرم ,حتی وقتی میخوابی هم دلم برات تنگ میشه !
واسه خنده هات که دیگه ارادی شدن و آدم رو سر شوق میارن ...
واسه بغض کردنات وقتایی که دیر بغلت میکنم ...
واسه دست و پا زدنات وقتایی که شیر میخوای ...
واسه اصواتی که هنگام خواب مثل یک ملودی از خودت درمیاری ...
واسه صحبت کردنات (با زبون بی زبونی ,به زبون آغو) ...
واسه ...
به قول دکتر پروند (پزشک متخصصت) ماه سوم تولد نی نی ها ماه عسل مامانا و باباهاست ...
دیگه خنده هات ارادی شدن ...
بابایی و مامانی رو کاملا میشناسی و براشون ذوق میکنی ...
اون کولیک لعتنی هم بار و بندیلش رو بسته و کم کم داره میره ...
یه شب هایی هم دیگه واست صدای سشوار نمیذاریم ...
آخه برای چک آپ ماه دم دوم که رفته بودیم پیش دکترت گفت حالا که شیر خشک آپتامیل بهت میسازه پس بهتره 1 ,2 و 3ش رو بخریم و واسه تا دو سالگی کنار بذاریم چون اگر ت-ح-ر-ی-م بشیم دیگه پیدا نمیشه و دردسر پیدا میکنیم با شما ...
بابایی هم رفته بود شیرخشک 1 رو تا 6 ماهگی کامل خریده بود و از الان دایی حمید و علیرضا و خلاصه همه رو بسیج کرده تا واسه شما شیرخشک بخرن ,انگاری از همین الان داره نایاب میشه !
پمپرز رو هم تا سایز 5 خریده ,حالا نمیدونم اینـــــــــــــــــــــا رو کجا بذارم !؟
هر روز پیشرفت میکنی و مامان رو خوشحالتر از قبل
!
امروز توی هشتاد و پنج روزگیت تونستی بعد از 3_2 روز تمرین جغجغه هات رو توی دستت برای چند ثانیه نگه داری !
مامان هم که دوربین به دست !!!